کتاب هوشياری و نرمش در تدريس رياضيات
بر هر شخص آگاه و اهل علمي مبرهن است كه، هدف آموزش و پرورش ايجاد تغييرات مطلوب درافراد جامعه براي تاٌمين نيروهاي متخصص و آگاه جهت ادارهي امور اجتماع ميباشد.
امكانات آموزشي اعم از فضاي آموزشي، وسايل سمعي و بصري و تكنولوژي آموزشي، كُتب درسي، لوازم التحرير، معلمين و مهمتر از همه روشهاي تدريس، از مؤثرترين عوامل در كيفيت آموزش و پرورش هستند. غير اصولي بودن امكانات آموزشي و غير واجدالشرايط بودن معلمين و غير علمي بودن روشهاي تدريس، موجب بيماريهاي معمول در آموزش و پرورش ميشود كه اُفت تحصيلي يكي از محصولات آنهاست. بهتعبيري دستگاه آموزش و پرورش در يك جامعه نقشي چون قلب در يك بدن را داراست كه بايستي به تمامي نقاط دور و نزديك مايهي حيات و حركت برساند.
بهنظر اينجانب اساسيترين، مهمترين و پر نقشترين عامل در آموزش و پرورش، معلم آگاه به روشهای تدريس علمي و اصولي است كه خالق و بهوجود آورنده و محرك و سازنده و هدايت كننده ميباشد.
روش تدريس علمي و اصولي و تكاندهنده، در نقش عامل بسيار مهم و اساسي، حرف اول را در آموزش ميزند. كتب درسي، فضاي آموزشي، وسايل سمعي و بصري و ساير امكانات آموزشي به ترتيب اهميت در مراتب بعدي جاي ميگيرند. همهي اين عوامل در رويارويي با ساختار جامعه و بهويژه خانوادهها چه تاٌثيرات متقابلي كه روي همديگر نميگذارند!
چرا بايد دانشآموزان ديپلم معدل بالا بهسوی رشتههاي پزشكي و مهندسي و… هجوم ببرند و هرگز خيال معلم شدن را به مغز خود راه ندهند؟ مگر نه اين است كه پزشك و مهندس به زندگي ميرسند و حقشان را از جامعه، هم از نظر مادي و هم از نظر معنوي دريافت ميکنند!؟
پس بايد جاي پليتكنيكها و پليکلينيکها با مراكز تربيت معلم از نظر ارزشي براي جايگاه تحصيل، بهصورت مكان ايدهآل براي جوانان سالم و مستعد عوض شود.
مهلكترين و كشندهترين مرض براي آموزش و پرورش، استخدام افراد غير واجدالشرايط معلمي است بهعنوان معلم.
معلم هوشيار، دانا، دلسوز و آگاه به پيچ و خمهای روش تدريس، دانشآموز خوب و با تدبير و شهروند با فرهنگ و دلسوز تربيت ميکند و آنها نيز بهنوبهي خود در هر سنگري از اجتماع، عامل خير و نيكي بوده و در اينجاست كه حركت بهسوي تعالي و تكامل آغاز ميگردد. معلم دانشمند و هوشيار در تدريس، همچون پدري عاشق، خود را مسئول تربيت و آموزش همهي افراد جامعه ميداند.
روشهاي تدريس نادرست و غير اصولي توسط معلميني كه غير واجدالشرايط معلمي هستند، نوعي بيماري خطرناك و مرموز براي آموزش و پرورش است كه شبيه سكتهي مغزي ميماند که جسم به ظاهر زنده، ولي معلول و ناتوان و از هم گسيخته است!
کلاسهاي درس با آن همه هزينههاي سرسامآور و صرف عمر و انرژي و سرمايههاي دولت و خانوادهها، مستمر تشكيل ميشود، ولي با حضور معلمان غير واجدالشرايط معلمي و نا آگاه به روشهای تدريس علمي و اصولي در كلاس، هرگز به ايجاد تغييرات مطلوب، بهآن معنايي كه هدف آموزش و پرورش بايد باشد، منجر نميگردد.
روش تدريس اصولي اين است كه پايه و اساس بر فعال شدن دانشآموز بهعنوان محور اصلي باشد كه لازمهاش كلاس كم جمعيت، واجدالشرايط بودن معلم و تعدادي عوامل ديگر است. در اين ميان با بکارگيری تكنولوژي آموزشي يعني مجموعه تمهيدات، تداركات و فعاليتها، با بهرهگيري از تمامي شرايط و امكانات موجود، براي بهمقصود رساندن امر تدريس در آموزش و سرانجام هوشياری و نرمش در تدريس رياضيات قطعاً پرچم موفقيت را به اهتزاز در خواهد آورد. يعني بايد مجموعه شرايطي فراهم آيد تا با كشاندن افكار دانشآموزان به ميدان درس و با نظارت و راهنمايي آگاهانه و هوشيارانه و با بهرهگيري از جهان عيني آنان، دانشآموزان را به جهتي هدايت كنيم كه خود به كشف اصول و قوانين علمي نائل آيند و اين يك روش نوين علمي و فعّال مكاشفهاي و كارساز است.
معلم بودن مايهي افتخار است، اما معلمان رياضي افتخار مضاعف نصيبشان شده است، زيرا در شاهراه بزرگترين رسالت بشر يعني معلمي از بهترين وسيله براي پيمودن مسير يعني رياضيات استفاده ميكنند.
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند |
|
|
|
نه هر که آئينه سازد سکندری داند |
|
نه هر کسي که کُله کج نهاد و تند نشست |
|
|
|
کلاه داری و آئين سروری داند |
|
تدريس يك هنراست اما تدريس رياضيات هنري برتر، يعني هنر علمي است.
سيدمحمدفواد ابراهيمي