
کتاب بارقه های فکری جلد دوم
به ياد سالهای دور ميافتم که در کلاسهای درس با شاگردان عزيزم در آسمان علم و معرفت پرواز ميکردم و با هم در فضای بيکران رياضيات به گشت و گذار ميپرداختيم. تا آنجا که به خاطر ميآورم، همواره ذهنم در حال جنبش بوده و شبانهروز متصل در حال فکر کردن بودهام.
سئوالات بيشماری برای خود مطرح نموده و در پي يافتن پاسخ آنها تلاش کردهام. هنوز جواب سئوالي را نيافته، دهها سئوال ديگر اضافه شده و هر آن زير بار سنگين هزاران سئوال بيجواب انرژی مصرف کرده و ميکنم. شايد قبل از اينکه به تحصيلات مکتب و مدرسه بپردازم، فکرم متوجه محيط اطرافم گرديد و با پرسشهای فراوان به يک ورزش ذهني در جهت يافتن پاسخها مبادرت ورزيدهام. در اوايل خدمت معلمي در اتاق بسيار بيبضاعت استيجاری در بخش ديواندرهی کردستان يک بارقهی فکری را به رشتهی تحرير در آوردم که متاٌسفانه حتي يک نفر هم پيدا نشد که آن را کاملاً درک نمايد! اما من با يقين به کار خود و با اميدواری به انتشار آن پرداختم. آن مطلب را تحت عنوان " سيری در رياضيات " روی کاغذ مومي نوشتم و با دستگاه استنسيل که اکنون ديگر اثری از آن سيستم تکثير نمانده است، هزار نسخه از آن را روی کاغذ 33 در 22 چاپ نمودم و به توزيع آن بين اهالي رياضي در سراسر ايران پرداختم. آن مطلب محور اصلي يکي از تخيّلات ذهني اينجانب از زمان تحصيلات ابتدائي بود که فکر ميکنم يک پيشبيني برای مجموعههای اعداد ناشناخته در بر دارد. پس از عرضهی آن، چند اظهار نظر بدست اينجانب رسيد که در کتابخانه و بايگاني عظيم فواد وجود دارند. آن موقع با يک تمبر دو ريالي، يک پاکت نامه به اقصي نقاط ايران بدون هيچ کم و کاست و خطری از طريق پُست ارسال ميگرديد. اظهار نظرها راجع به آن بسيار متفاوت و بعضي از آنها ضد هم بوده و بسته به ديدگاه شخص و ميزان تحصيلات و تجربهی کاری و البته ذکاوت و بينش فرد، رهنمودهائي نيز در آنها ديده ميشود. يک استاد رياضي تحصيلکردهی ايالت متحدهی آمريکا نويد پيشبيني و کشف اعداد تازه و ناشناختهای را در آينده به من داد و کرهی رياضي فواد مندرج در مقاله را همچون جدول مندليف تلقّي کرد و بسيار خوشبينانه مرا تشويق و حتي تاٌئيد نموده است. در مقابل استاد ديگری از تهران با اشاره به سطح تحصيلات من و ... آن مقاله را بسيار بد و بدون ارزش علمي خوانده است! ميخواهم به عرض آگاهان برسانم که من هميشه در ابراز تخيّلات فکری خود عجله کرده و به قول يکي از دوستان، مطالب را ناپخته به ميدان فکری عموم مياندازم! با اطلاعي که از تاريخ علم رياضيات دارم، من راهي خلاف راه کارل فريدريش گائوس را ميپسندم. ايشان تا آنجا به پخت ارائهدادن تخيّلات و تفکّرات خود بهاء ميداد که با مرحوم لباچوفسکي درگير شد. يعني گائوس ادعا نمود که خيلي قبل از آنکه لباچوفسکي هندسهی اقليدس را زير سئوال ببرد و اصل توازی هذلولوی را جايگزين اصل توازی اقليدس بنمايد، وی به آن کار پرداخته بوده ولي آن را ارائه نداده است! البته اين يک قياس است! من با نهايت صداقت اعلام ميکنم که در طول عمرم همواره دارای تخيّلات و تفکّرات علمي و فلسفي بودهام. با کمال تاٌسف هميشه محيط من برای پروراندن آن افکار و تخيّلات، نامناسب و عوامل زيادی در سرکوب کردن دخالت داشتهاند و توسط اطرافيان همواره مورد انتقاد مغرضانه و نااميد کننده قرار گرفتهام. هرگز فراموش نميکنم وقتي گراف آرايش الکتروني ساختمان اتم کريپتون با عدد اتمي 36 را در سالهای قبل از 1350 شمسي در دبيرستان هدايت سنندج به معلم شيمي نشان دادم، در کمال تعجب گفت دانشمندان در اين مورد چگونگي آرايش الکتروني اتمها، هنوز تا عنصر با اعداد اتمي کمتر از 20 را تکميل نکردهاند، حال شما روی عنصر 36 کار ميکني!؟ ايشان به جای اينکه مرا به مراکز علمي در تهران معرفي نمايد و يا خودش راهنمای فکری من شود تا به کشفياتي منجر گردد. فقط با گفتن يک آفرين تواٌم با تمسخر پرونده را بست! در سال 1394 شمسي که حدود ده سال از بازنشستگي من ميگذشت، بالغ بر 20 مورد تخيّل علمي در زمينههای مختلف به ذهنم خطور کرد و توانستم چند تائي از آنها را به رشتهی تحرير درآورم. از جمله مطلبي فيزيکي – فلسفي بسيار بديع و نوظهور تحت عنوان "حرکت در عرض زمان" که آن را در سخنراني "همايش دانشآموزی رياضيات از نگاهي ديگر" در دبيرستان فرزانگان ناحيهی يک آموزش و پرورش سنندج در روز پنجشنبه 20 اسفند 1394 شمسي ارائه دادم. اگر در جواني هجرت ميکردم و به ميان آدميان غربي ميرفتم که بيشتر به علم بهاء ميدادند، شايد به مجموعهی افراد مرزشکن ملحق و بيشتر ميتوانستم به جامعهی بشريت خدمت بکنم. البته من افتخار ميکنم که دوران معلمي رياضي را عاشقانه و با موفقيت طي کردم. تعداد دست نوشتههايم از مرز هزار عنوان گذشته است و از زمان بازنشستگي دارم آنها را به ديجيتال تبديل مينمايم. تلاش من آن است که همهی آنها را در سايت شخصي فوادرويال که از قديميترين سايتهای شخصي جهان است قرار دهم. هيچ چشمداشتي مادی از اين کار خود نداشته فقط ميخواهم جوانان مستعد و متفکّر در تکميل بارقههای فکری و ادعاهای علمي و فلسفي اينجانب بکوشند.
سيد محمد فواد ابراهيمي